سایت تخصصی خرید و فروش فیش حج

۴۷۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حج 1400» ثبت شده است

هیجان را با خواندن داستان‌های پلیسی تجربه کنید!

داستان‌های پلیسی جزو ژانر معمایی و جنایی قرار داده شده‌اند و از ژانرهای جذاب ادبیات فارسی شمرده می‌شود.

به گزارش بازرگانی مهر، داستان‌های پلیسی جزو ژانر معمایی و جنایی قرار داده شده‌اند و از ژانرهای جذاب ادبیات فارسی شمرده می‌شود. وجود معماهای حل نشده و ایجاد هیجان در این گونه داستان‌ها باعث می‌شود تا خواننده با اشتیاق کامل داستان را تا پایان آن ادامه دهد و به دنبال کشف رمز و رازهای داستان باشد. ژانر پلیسی و جنایی از آن دسته داستان‌های پرطرفدار است که بسیاری از داستان‌های این ژانر نیز به عنوان فیلم‌های پلیسی برگزیده و تولید شده‌اند.

در ادامه می‌خواهیم به معرفی چند داستان در ژانر پلیسی و جنایی بپردازیم که پیشنهاد می‌شود هیجان خواندن این داستان‌ها را نباید به هیچ عنوان از دست ندهید.

۱. کتاب عبور از خط قرمز

کتاب عبور از خط قرمز نوشته دکتر علی دیزایی است که از داستان پلیس جوان ایرانی و مسلمانی است که از کودکی از طرف خانواده برای ادامه تحصیل به انگلیس فرستاده شده است. نویسنده در این کتاب اتفاقات زندگی شخصی و فراز و نشیب‌هایی که در شغل خود داشته را به رشته تحریر درآورده است.

او که از فرماندگان ارشد پلیس لندن بوده، داستان‌هایی از سال‌های طولانی خدمت و ماجراهایی که در این دوران داشته را در این کتاب بیان کرده است. این کتاب شامل تمام داستان‌ها، گیر و دارها، دادگاه‌ها و زندان‌های سرتیپ علی دیزایی است که به زیبایی توسط ایشان روایت شده است. داستان‌های حقیقی که توسط ایشان با ادله و منطق بازگو شده و برای هر خواننده‌ای هیجان‌انگیز خواهد بود.

نثر ساده و روان و مخاطب‌پسند این کتاب خواننده را تا انتهای کتاب با خود همراه می‌کند. ماجراهایی که روایت‌گر فساد پلیس و وجود باند بازی‌هایی که باعث بروز مشکلاتی برای ایشان شده و همچنین اتهاماتی بی اساس که به او نسبت داده شده بود و اگر پایدایی و قدرت او وجود نداشت به حتم زندگی و شرافت او به سختی تحت تأثیر قرار می‌گرفت، همگی شاکله اصلی این رمان زیبا را تشکل می‌دهند. کتاب صوتی عبور از خط قرمز اثر علی دیزایی تولید شده که زیبایی روایات این اثر را بیشتر خواهد کرد. همچنین این کتاب دارای داستان‌ها و نکات آموزنده‌ای برای خوانندگان خواهد بود که برخورداری از این تجربیات را نباید از خود دریغ کنند.

۲. کتاب قتل راجر آکروید

اگاتا کریستی در کتاب قتل راجر آکروید به روایت داستانی درباره جنایت در یک روستای دور افتاده انگلیسی در محیطی نیمه اشرافی پرداخته است. اهالی روستای کینز ابوت واقع در انگلستان درباره مرگ خانم فراس صحبت می‌کنند. برخی معتقدند او به دلیل به قتل رساندن همسرش و عذاب وجدان خودکشی کرده است. در ماجرای داستان قرار بود خانم فراس بعد از گذشت مدتی از مرگ همسرش با جوانی به نام راجر آکروید ازدواج کند.

در شبی پس از کشته شدن خانم فراس، راجر به دکتر شپرد که پزشک خانم فراس بود، اعلام می‌کند که خانم فراس به دلیل ناراحتی از بر هم خوردن نامزدیش با راجر اقدام به خودکشی کرده است اما در پایان همان شب خبر به قتل رسیدن راجر بر اثر چند ضرفه چاقو نیز به گوش دکتر شپرد می‌رسد و ماجرای جنایی پلیسی آغاز می‌شود.

کتاب قتل راجر آکروید که سبب شهرت جهانی آگاتا کریستی شد و او را به یکی از پرفروش‌ترین نویسندگان ژانر جنایی در طول تاریخ تبدیل کرد.

رمان‌های کارآگاهی آگاتا کریستی دورانی مدرن در سبک رمان‌های معمایی به وجود آورد. کارآگاه این داستان آقای هرکول پوآرو که در همسایگی دکتر شپرد زندگی می‌کند به شیوه‌ای شرلوک هولمزگونه در جریان داستان سوال‌های به ظاهر بی‌ربط می‌پرسد اما که در پایان داستان مشخص می‌شود که این سوالات تا چه اندازه مهم بوده اند و نشان می‌دهد که نویسنده با چه مهارت خاصی به این نکات ریز پرداخته بوده است.

ترفند شخصیت‌پردازی آگاتا کریستی برای روایت داستان‌های معمایی بسیار بی‌نظیر و ماهرانه بوده است که به طور مشهودی رمان‌های پلیسی و جنایی او را از دیگر کتاب‌ها متمایز کرده است.

۳. کتاب فهرست مهمانان

کتاب فهرست مهمانان رمانی پلیسی و جنایی است که دومین رمان پرطرفدار لوسی فولی محسوب می‌شود. این کتاب درباره داستان مراسم ازدواج دو نفر است که مهمانانی را برای مراسم عروسی خود به جزیره‌ای در سواحل ایرلند دعوت کرده‌اند. عروس و داماد که از افراد مشهور هستند، داماد از ستارگان نوظهور تلویزیون و عروس ناشر یکی از مجلات است.

تمامی جزئیات این مراسم باشکوه از پیش برنامه‌ریزی و هماهنگ شده است و همگی منتظر شروع مراسمی شاد و هیجان‌انگیز هستند که ناگهان هنگام سرو نوشیدنی ساقدوش‌های داماد بازی نوشیدنی که یادگار روزهای مدرسه است را بر پا می‌کنند و ساقدوش‌های عروس به طور اتفاقی لباس او را خراب می‌کنند و ماجراهایی که در پی هم رخ می‌دهند و ناگهان در این مراسم کسی کشته می‌شود و ماجرای معمایی و جنایی این کتاب آغاز می‌شود. اما سوال اینجاست که چه کسی برای این زوج آرزوی خوبی نداشت؟ و سوال مهمتر اینکه چرا!؟

لوسی فولی که دانشآموخته رشته ادبیات انگلیسی بوده است و سال‌های زیادی مشغول ویراستاری بوده است، کتاب فهرست مهمانان را با مهارتی خاص نوشته است به گونه‌ای که یادآور رمان‌های آگاتا کریستی است که تبدیل به فضایی تاریک و کشنده و مرگبار می‌شود. کتاب‌های لوسی فولی اغلب جزو پرفروش‌ترین آثار در بازار کتاب‌ها بوده است. همچنین کتاب فهرست مهمانان ترجمه محدثه احمدی بسیار مورد توجه مخاطبان ژانر پلیسی جنایی قرار گرفته است و مطالعه آن را به شما توصیه می‌کنیم.

۴. کتاب قاضی و جلادش

قاضی و جلادش اثر فدریش دورنمات که رمان‌نویس و نمایشنامه‌نویس مشهور سوئیسی است که در ایران شهرت زیادی نیز دارد. آثار او از ارزش ادبی زیادی برخوردار است و سبک پرکشش و جذابیت‌های مضمونی به وضوح در آن مشاهده می‌شود. رمان‌های او غالباً در ژانز پلیسی و جنایی بوده است که مخاطبان زیادی را به خود جذب کرده است.

کتاب سوءظن و قاضی و جلادش به دلیل ویژگی‌های درون متنی و برون متنی مشترکی که دارند درکنار هم نیز جای می‌گیرند. رمان قاضی و جلادش داستانی کارآگاهی است که سبک نوشته اسرارآمیز آن روایت‌گر داستان بازرسی پیر است که روزهای آخر عمر خود را نیز می‌گذراند و در این دوران رئیس مأمور جوانی شده است که به قتل می‌رسد و ماجرای داستان برای حل معمای قتل او ادامه می‌یابد.

سایت تخصصی فیش حج محمد

سایت آگهی فیش حج

اینستاگرام حج محمد

مشاوره رایگان حج و زیارت

کانال تلگرام حج محمد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

«سِیری در ایران» در بنگلادش

کتاب «سِیری در ایران» نوشته محمد ممیت الرشید (دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه داکا) منتشر شد.

به گزارش ایسنا، این کتاب که زبان اصلی آن بنگالی و عنوان آن به بنگالی “ইরানের পথে-প্রান্তরে” است، توسط انتشارات کَکُلی (Kakoli) بنگلادش در حدود ۲۵۰ صفحه با قیمت پنج دلار منتشر شده است. 

چهار فصل کتاب «سِیری در ایران» به این شرح است: «درباره‌ جغرافیا و جاذبه‌های گردشگری: وسعت ایران، آب‌وهوای ایران، کوه البرز و زاگرس، دماوند، آرامگاه بایزید بسطامی و ابوالحسن خرقانی، دژ الموت، تخت جمشید، چغازنبیل، توچال، شمال ایران، دریاچه ارومیه، ارگ بم، تخت سلیمان، کوه بیستون، آرامگاه حضرت امام رضا(ع)، شهر دینی و مذهبی و غیره»، «تاریخ و آثار تاریخی و باستانی ایران: حکومت‌های ایران قبل از اسلام و سال میلادی، جدول حکومت‌های ایران بعد از اسلام، قانون اساسی، تاریخ سینمای ایران و غیره»، «فرهنگ و تمدن: روستاهای عجیب و غریب ایران، زرتشت و اوستا و آتشکده‌های تاریخی، دین پادشاهان ایران، بازی‌ها، خواننده‌ها، جوک‌ها، فیلم و سینماها، پارک‌ها، فال حافظ، پیشرفت زنان ایران، بومیان ایران قبل از آمدن آریایی‌ها»، «آداب و رسوم مردم ایران، غذاهای ایرانی، جشن‌های ایرانی؛ شب یلدا، چهارشنبه‌سوری، نوروز، هفت سین، سیزده بدر و جشن عروسی و همچنین شب قدر، ماه رمضان و محرم».

همچنین در معرفی این کتاب عنوان شده است: هدف از چاپ کتاب «سِیری در ایران»، آشنایی مردم بنگلادش با کشور متمدن و تاریخی ایران است که همواره نقش مهمی در منطقه و جهان دارد و از نظر جاذبه‌های گردشگری و تاریخی جزء پنج کشور اول دنیاست.

مقدمه این کتاب توسط غلامحسین غلامحسین‌زاده، رئیس دانشکده علوم انسانی دانشگاه تربیت مدرس و رئیس انجمن زبان و ادبیات فارسی، نعمت‌الله ایران‌زاده، دانشیار، رئیس دانشکده علوم انسانی دانشگاه علامه طباطبایی و ابراهیم خدایار، رایزن سابق فرهنگی در تاجیکستان و عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس نوشته شده است. 

در بخشی از مقدمه‌ کتاب می‌خوانیم: چیزی که امروز دنیای ما به آن نیاز دارد، دوست داشتن انسان است، فارغ از هرگونه تفاوت؛ ترویج گفتمان محبت است، برای زیباتر کردن زندگی و دوری از جنگ و خشونت. همان گوهری که پدران ما در میراث گذشته مشترک ما، در حوزه تمدنی مشترک از بوسنی تا بنگال برای ما به یادگار گذشته‌‏اند. نقش محمد ممیت الرشید و دیگر کسانی که در کشورهای مختلف دنیا زندگی می‏‌کنند، در شناساندن این نکته به هم‏وطنان‌شان بسیار مهم است. (ابراهیم خدایار).

منابعی که برای نگارش این کتاب استفاده شده به این شرح اسـت:
۱-    آیین آیینه: دکتر حسینعلی قبادی.
۲-    آشنایی با جغرافیا و فرهنگ: استان‌های ایران.
۳-    ایران از آغاز تا اسلام: ترجمه محمد معین.
۴-    کتاب‌شناسی توصیفی آسیای مرکزی در قرن بیستم و اوایل قرن بیست و یکم: دکتر ابراهیم خدایار.
۵-    گاه‌شماری جشن‌های ایران باستان: هاشم رضایی.
۶-    چکیده تاریخ ایران: حسن نرکی.
۷-    جشن‌های ایرانی: آندر نیک هویان.
۸-    جشن‌های فراموش‌شده ایران باستان: بهروز بیغوند.
۹-    جغرافیای تاریخی ایران: دکتر حسن بیک محمدی.
۱۰-    ترجمه تاریخ طبری: ابو علی محمد بلعمی.
۱۱-    تاریخ ایران و جهان.
۱۲-    تاریخ و فرهنگ اشکانیان: ترجمه هوشنگ صادقی.
۱۳-    درآمدی بر فلکلر ایران: دکتر محمد جعفری.
۱۴-    دین و فرهنگ ایرانی پیش از عصر زرتشت: هاشم رضایی.
۱۵-    نوروز: علی‌اصغر شعر دوست.
۱۶-     بررسی منابع و مآخذ تاریخ ایران پیش از اسلام: دکتر محمدباقر وسوکی.
۱۷-    باستان‌شناسی منابع و مآخذ تاریخی ایران باستان: دکتر محمدجعفر دهقی.
۱۸-    مصاحبه حضوری آمادگی برای آزمون‌های استخدامی: محمود شمس.
۱۹-    راهنمای ویرایش: دکتر غلامحسین حسین‌زاده.
۲۰-    IRAN PRISTONE VISIONS: DAVOOD VAKIL ZADEH
۲۱-    YAZD: A Paradise in Kavir: Yazd Cultural Heritage
۲۲-    http://en.banglapedia.org/index.php?title=Bayejid_Bostami
۲۳-    تاریخ سینمای ایران: مسعود مهرابی
۲۴-    تاریخ سینمای ایران: جمال امید
۲۵-    نقدنویسی در سینمای ایران: غلام حیدری

علاقه‌مندان می‌توانند از طریق این پیوند https://www.rokomari.com/book/113576 کتاب را به صورت اینترنتی خریداری کنند. 

سایت تخصصی فیش حج محمد

سایت آگهی فیش حج

اینستاگرام حج محمد

مشاوره رایگان حج و زیارت

کانال تلگرام حج محمد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

با اهالی ادبیات در سال کرونایی| پارسی‌نژاد: ادبیات داستانی در یک دهه گذشته ایست قلبی کرد

کامران پارسی‌نژادگفت: ادبیات داستانی ما طی ۱۰ سال گذشته دچار ایست قلبی شده و گاهی متوقف می‌شود و این شامل نویسنده‌های شاخص ادبیات داستانی است که ما هیچ اثر برجسته و قوام یافته در ۱۰ سال گذشته ندیدیم.

کامران پارسی‌نژاد از نویسندگان کشورمان در گفت‌وگو با خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس درباره عبور از سال ۹۹ و پیامدهای این سال که با رعایت پروتکل‌های بهداشتی به واسطه کرونا همراه بود، اظهار داشت: پدیده بزرگ شیوع کرونا در سطح جهانی بسیار واقعه مهم و تکان‌دهنده بود؛ به گونه‌ای که تمام کشورهای جهان و نه تنها ایران را تحت تاثیر خود قرار داد و به نوعی شوک و سرگردانی ایجاد کرد. این اتفاق بزرگ جهانی به هر دلیل رخ داده و یک سال تمام دامنگیر همه بوده است.

* با فاصله گرفتن از واقعه، آثار بهتر خلق می‌شود

وی ادامه داد: جالب اینکه این بیماری و ویروس در تمام سطوح مختلف جهان تاثیرگذار بود؛ حتی از جنبه سیاسی، امنیتی، اجتماعی و فرهنگی و به نوعی جهانشمول است؛ اتفاقی است که قاره‌ها را تحت تاثیر قرار داد. یکی از دلایلی که هنوز هنرمندان، نویسندگان و پژوهشگران، آثار عمیقی را خلق نکرده‌اند، این است که درگیر واقعه هستند و چرا‌هایی زیادی برای آنها وجود دارد.

نویسنده کتاب «داستان بازاری، داستان‌نویس بازاری» اضافه کرد: معمولا در کشورهای غربی، اولین آثار خلق شده پس از واقعه را جدی نمی‌گیرند و به سال‌های بعد موکول می‌کنند؛ یعنی ۱۰ تا ۱۵ سال را در نظر می‌گیرند و بعد آثار جدی را خلق و به این دسته آثار اهمیت می‌دهند. آن‌ها معتقدند وقتی در بحبوحه یک رویداد، اثری را خلق می‌کنیم (رمان یا داستان) آنچنان قوام پیدا نمی‌کند؛ چرا که نویسنده هم سوالاتی دارد و نمی‌داند بازتاب آن چیست. اما با فاصله گرفتن از واقعه، آثار بهتری خلق می‌شود. برای همین در حوزه ادبیات، آثار جهانی درباره کرونا هم دیده نشده است. نه تنها در حوزه ادبیات داستانی بلکه در سایر شاخه‌های هنری هم اینگونه است.

* نویسندگان ما پژوهش‌محور نیستند

به گفته پارسی نژاد، اگر توقع داشته باشیم ادبیات روند شتابزده را طی کند، راه را به اشتباه رفته‌ایم؛ زیرا کمی تامل می‌خواهد تا ابعاد کار دیده شود، اما در فرهنگ ما ایرانی‌ها شتابزدگی وجود دارد و وقتی هنوز ابعاد رویداد تبیین نشده ما درصدد تولید آثار هستیم. در حوزه دفاع مقدس هم این اتفاق افتاد، ولی در آن مقطع شرایط فرق داشت، چون لازم بود از ابزار داستان برای پیشبرد اهداف جنگ استفاده شود، اما سال گذشته آثار چشمگیری درباره کرونا ندیدیم. شاید در حد چند داستان کوتاه آن هم به خاطر برگزاری جشنواره‌هایی که موضوعشان کرونا بود، این آثار خلق شد.

وی بخش دیگری از سخنان خود را اینطور ادامه داد: مساله مهم در مورد کرونا و سایر اتفاقات بزرگ و متاسفانه یکی از ایراداتی که به نویسندگان داستان ما مربوط است اینکه نویسندگان ما پژوهش‌محور نیستند؛ در حالی که در دنیا برعکس است. نویسنده‌ها اول فرهنگ پژوهش را می‌آموزند و بعد وارد مسیر تالیف می‌شوند. اگر قرار است درباره شیوع بیماری کرونا اثری خلق کنند، پیش از نوشتن با جدیت پژوهش می‌کنند. حتی درباره جنگ ویتنام در حد جامعه‌شناس و محقق پیش می‌روند و پیش نیاز نویسندگی را فراهم می‌کنند. یعنی ابتدا به منابع دست اول می‌رسند و آن را در یک رمان منعکس می‌کنند. بنابراین بعید می‌دانم ما در این عرصه موفق باشیم؛ چون محور اصلی کار باید پژوهش باشد و نویسنده ابتدا باید بیماری را بشناسد و عواملش را بیابد و در نهایت به حادثه داستان و شخصیت‌پردازی برسد تا از ابعاد مختلف اثری خلق کند که بازگوکننده حقایق دست‌یافته نویسنده باشد.

* ادبیات داستانی ما طی ۱۰ سال گذشته دچار ایست قلبی شد

مولف کتاب «ادبیات داستانی و جنگ هسته‌ای» بیان کرد: تاریخ روایتگر همه حقایق نیست و این وظیفه ادبیات داستانی است که بخش‌های تاریک تاریخ را ثبت و نگه دارد و این یک نوع وظیفه است و اگر خوش‌بین باشیم و این بخش را داشته باشیم، می‌توانیم بخش‌هایی از این اتفاق را در بستر داستان ثبت کنیم.

وی تصریح کرد: ادبیات داستانی ما طی ۱۰ سال گذشته دچار ایست قلبی شده و گاهی متوقف می‌شود و این شامل نویسنده‌های شاخص ادبیات داستانی هم هست که ما هیچ اثر برجسته و قوام یافته در ۱۰ سال گذشته از آن‌ها ندیده‌ایم؛ چه رسد به سال ۹۹ که بدترین دوره بود. در طول این سال‌ها، بدترین زمانی که ادبیات داستانی شاهد بود سال ۱۳۹۹ بود که به نوعی جریان ادبیات داستانی متوقف شد. البته بخش عمده این اتفاق ناگوار به خاطر نداشتن سیاست، برنامه و طرح های بزرگ جریان‌ساز از سوی متولیان فرهنگی بوده و به نوعی این حوزه را کاملا فراموش کرده‌اند. به نظرم ادبیات کشور فراموش شده و دغدغه‌های مسئولین به جاهای دیگر بوده. برای همین ادبیات را رها کرده‌اند. در حالی که ادبیات، امنیت جامعه را تامین کرده و در ارتقای سطح فرهنگی و تثبیت جریان‌های سازنده می‌تواند برای جامعه تاثیرگذار بوده و خط و ربط دهد و هدایت‌گر باشد. ادبیات حتی می‌تواند از اتفاقات ناگوار پیشگیری کند.

*کرونا نتوانست در حوزه ادبیات داستانی پویایی ایجاد کند، بلکه موجب رخوت شد

نویسنده کتاب «جریان سیال ذهن» افزود: در کشورهای غربی و استعمار نو، سرمایه‌های کلانی برای خلق رمان صرف می‌کنند و از این ابزار به عنوان قدرت بهره می‌گیرند، اما متاسفانه در ایران هیچ یک از مسئولان متوجه نقش محوری ادبیات داستانی نیستند. اگر هم سرمایه‌ای هزینه شده بدون برنامه و هدف بوده و راه اصولی را دنبال نکرده‌ایم تا از این ابزار قدرت به درستی استفاده کنیم.

وی خاطرنشان کرد: طی یک سال اخیر و سال‌های منتهی به آن، هر نویسنده‌ای شاید به نوعی خودمحور کارهایی را خلق کرده، اما به دلیل فشارهای بزرگ اقتصادی که گریبان‌گیر نویسنده‌ها شد یا مصائب بازار نشر، گرانی کاغذ و خیلی مسایل دیگر همه و همه موجب دلسردی نویسندگان شد و شاید عاملی شد که از آن که بودیم کم‌کارتر شدیم. به نوعی جهش و پویایی خاصی در سال ۹۹ ندیدیم و کرونا نتوانست در حوزه ادبیات داستانی پویایی ایجاد کند و موجب رخوت این نوع ادبیات شد.

پارسی‌نژاد گفت: ما بدترین سال داستان‌نویسی را در سال ۹۹ تجربه کردیم و امید است در این راستا متولیان امور فرهنگی و دولتمردان بیش‌تر توجه کنند. باید بدانیم تا زمانی که حمایت اصولی شکل نگیرد، اتفاقی در حوزه ادبیات شکل نمی‌گیرد و بدون حمایت از نویسندگان امکان ندارد ادبیات کشور ما رشد کند.

* آشتی مردم با ادبیات از طریق فضای مجازی

عضو انجمن قلم ایران در پایان به رونق محافل ادبی در فضای مجازی با شیوع کرونا اشاره کرد و گفت: در حالی که چند سالی بود نشست‌های نقد و بررسی آثار کم‌رمق و با استقبال کم افراد برگزار می‌شد و به نوعی مردم با ادبیات کشور قهر کرده‌ بودند و جریان‌های ادبی به فراموشی سپرده شده بود، طی یک سال گذشته به دلیل راحتی حضور در این نشست‌ها با استفاده از فضای مجازی استقبال خوبی شد و به نوعی مردم را با جریان‌ها و محافل ادبی آشتی دادیم. حتی از این طریق بر اندوخته‌ها و تجارب مردم افزوده می‌شود.

سایت تخصصی فیش حج محمد

سایت آگهی فیش حج

اینستاگرام حج محمد

مشاوره رایگان حج و زیارت

کانال تلگرام حج محمد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

نهضت آسفالت تا کی در قم ادامه دارد؟

«نهضت آسفالت» اصطلاحی است که حدود ۱۰ سال در ادبیات مدیریت شهری قم شنیده می‌شود، اما آیا این پروژه فراگیر، به همه اهداف خود دست یافته است؟

خبرگزاری فارس - صدرالدین فلاح: اوایل دهه ۹۰ بود که اصطلاحی جدید در مدیریت شهری قم باب شد، اصطلاحی با عنوان «نهضت آسفالت» که به معنای ترمیم و نوسازی آسفالت معابر بود و خبری خوش برای همه شهروندان و حتی زائرانی که گاه و بیگاه به این شهر مسافرت می‌کنند، اما این نهضت در همان ابتدای کار با مشکلات زیادی روبرو بود.

شاید یکی از معضلات اساسی قم و سایر شهرهای کشور و حتی تهران به عنوان پایتخت ایران، همین مسئله آسفالت معابر باشد، به خصوص در مناطقی که کمتر به چشم می‌آیند و به تبع همین کمتر دیده شدن، دوره‌های ترمیم روکش آسفالت هم در آنها طولانی‌تر است، در این مناطق و البته گاهی در هسته مرکزی شهر و مناطق پر رفت و آمد، دست اندازهای خیابان‌های اصلی و فرعی و بسیار بیشتر از آن کوچه‌ها، امری عادی به شمار می‌روند، اختلاف ارتفاع این دست اندازها گاهی از حد تصور فراتر است و در زبان عامه، به «چاله چوله» تبدیل شده‌اند، ترک خوردگی آسفالت هم که دیگر منظره‌ای آشناست و انگار به مسئله‌ای عادی تبدیل شده است.

نهضت آسفالت در قم اما برای این به راه افتاده بود که چنین مشکلاتی را رفع کند، یا به حداقل برساند ولی چرا این به اصطلاح نهضت فراگیر نشد باید نگاهی به فراز و نشیب‌های آن بیندازیم.

اسفند سال ۱۳۹۲ بود که محمد دلبری شهردار وقت قم در جلسه رسمی و علنی شورای اسلامی شهر که اتفاقا با حضور مدیرکل آب و فاضلاب استان برگزار شد خبر از تکمیل نهضت آسفالت در سال ۹۳ داد.

او در آن جلسه گفته بود «یکی از پروژه های مهم، تکمیل نهضت آسفالت بود که متاسفانه به دلیل برخی از مشکلات در حق مردم در برخی از مناطق کم لطفی شد؛ در ابتدای سال ۹۳ در تکمیل این طرح معابر و شوارع مناطق ۲ و ۶ به ویژه نیروگاه آسفالت خواهد شد که بعد از ایام عید این کار انجام می‌شود و در صورت تامین بودجه در سال آینده و تعامل دستگاهها بسیاری از پروژه ها در زمان مقرر اجرایی خواهد شد».

آغاز گلایه‌ها

این گذشت و سه ماه بعد یعنی خرداد ۹۳، دلبری در جلسه شورای معاونان شهرداری قم با اشاره به عدم همکاری برخی از شرکت‌های حفار در اجرای پروژه‌های خود گفت: «باید پیگیری لازم صورت گرفته و نامه‌نگاری انجام شود و شرکت‌های حفار باید بدانند که برای آسفالت معابر در سال ۹۳ معطل هیچ شرکتی نمی‌مانیم؛ اگر شرکت‌های حفار در مدت مشخص شده نسبت به انجام تعهدات خود عمل نکردند باید عملیات آسفالت انجام شود».

شهردار وقت قم همچنین با بیان اینکه جمله که «نظم و انضباط باید در همه بخش‌های شهرداری حاکم باشد» گلایه خود را از عدم همکاری شرکت‌های حفار ابراز کرده بود.

مردادماه همان سال مراسم افتتاح و بهره‌برداری از کارخانه تولید آسفالت و جداول بتونی برگزار شد؛ دلبری در آن مراسم گفت: «امروز شهرداری کلانشهر قم به مدرن‌ترین و مجهزترین کارخانه تولید آسفالت کشور با توان تولید روزانه 2400 تن آسفالت با کیفیت بالا مجهز می‌شود».

به گفته محمد تقی نادعلی مدیرعامل وقت سازمان توسعه و عمران شهرداری قم، میزان تولید آسفالت در این کارخانه در سال ۹۳، ۱۸۵ هزار تن، سال ۹۴، ۱۵۰ هزار تن، سال ۹۵، ۲۲۵ هزار تن و در هشت ماهه نخست 96 حدود ۲۲۰ هزار تن بوده است.

اینها اقدامات خوبی بودند و آمارها هم جالب توجه، اما مشکل همچنان پابرجا بود چرا که مردم آنچه در سطح شهر می‌دیدند را ملاک قضاوت قرار می‌دادند.

سال ۱۳۹۵ بود و مشکل آسفالت معابر و خیابان‌ها باز هم وجود داشت. رسانه‌های استان گاه و بیگاه این معضل کهنه را یادآوری می‌کردند؛ به عنوان مثال یکی از پایگاه‌های خبری قم در گزارشی با عنوان «اجرای نهضت آسفالت معابر در قم» به تاریخ ۱۸ اردیبهشت آن سال، مشکل آسفالت معابر در قم را یک معضل جدی نامید و طی گفت‌وگو با رانندگان تاکسی به عنوان افرادی که همه روزه با دست اندازهای خیابان‌ها سر و کار دارند، مشکل را بررسی کرده بود.

قم آسفالت می‌شود!

نکته جالب توجه اینکه در همان زمان عباس حلوایی‌زاده مدیرکل نظارت بر پروژه‌های عمرانی و ساختمانی شهرداری در گفت‌وگویی، همچنان به مسئله «نهضت آسفالت» در شهر قم اشاره کرده و گفته است: «مدیریت شهری قم در سال ۹۵ تدابیر گسترده‌ای برای بهسازی معابر شهری قم در نظر گرفته و حتی بخشی از اعتبارات سفر مقام معظم رهبری به استان قم نیز برای این پروژه‌ها به ویژه در مناطق و محلات محروم در نظر گرفته شده است».

او همچنین از ترمیم یک میلیون متر مربع آسفالت معابر قم تا انتهای تیرماه ۹۵ خبر داده و گفته بود: «برنامه‌ریزی شده است تا بیش از ۲.۵ میلیون متر مربع از خیابان‌های اصلی قم در مناطق هشت گانه آسفالت و یا ترمیم شود» البته به این نکته هم اشاره کرد که «ناهماهنگی بین برخی دستگاه‌ها موجب می‌شود تا آسفالت جدید برای برخی پروژه‌ها تخریب شود و این به معنای اسراف منابع مدیریت شهری است».

یک سال دیگر هم گذشت و بهمن ماه سال ۹۶ در حالیکه مدیریت شهری قم تغییر کرده بود، علیرضا قاری قرآن معاون فنی و عمرانی وقت شهرداری دوباره بحث نهضت آسفالت را پیش کشید؛ او در خبری که روابط عمومی شهرداری قم منتشر کرد از تداوم این نهضت تا رفع مشکل تمام معابر شهری خبر داد و گفت: «معدل وضعیت موجود آسفالت در شهر قم در مجموعه شهر زیر ۱۰ از ۲۰ است و برای رسیدن به یک نقطه تعادل قابل پیش‌بینی، با توجه با ظرفیت تولید و توزیع در شهر و نیاز مناطق شهری به یک بازه ۵ ساله نیاز داریم».

او همچنین از انتخاب تیمی نظارتی برای شناسایی معابر اولویت‌دار برای ترمیم و نوسازی آسفالت سخن به میان آورده و خاطرنشان کرده بود: «چون آسفالت شامل چند بخش است، اولویت اول معابر اصلی و شوارع و خیابان‌های درجه یک شهر را پوشش می‌دهد و این معابر کنترل می‌شوند و با دستگاه‌های مجهز آسفالت می‌شوند».

اگر زمان شروع برنامه پنج ساله مورد اشاره معاون شهردار قم را همان سال ۹۶ در نظر بگیریم، ۹۹ سالی است که این برنامه وارد مرحله سوم خود شده و طبیعتا باید پیشرفت قابل ملاحظه‌ای کرده باشد. اوایل خردادماه سال گذشته سایت شهرداری قم گزارشی به نقل از یکی از خبرگزاری‌ها منتشر کرد که حاکی از تحول در این زمینه بود. در این گزارش آمده که در تاریخ سوم خردادماه ۹۹ منتشر شده آمده است: «در سال‌های اخیر جهش بزرگی در مسیر بهبود وضعیت پوشش آسفالت در شهر صورت گرفته و ارقامی که این روزها به ‌عنوان کاربرد آسفالت در خیابان‌های شهر می‌شنویم، در گذشته شاید رؤیا محسوب می‌شد اما این رؤیا عملی شده و در حال تداوم است»!

در این گزارش و به نقل از معاون فنی و عمرانی شهرداری قم عنوان شده که «سال گذشته ۲۰۷ هزار تن آسفالت در معابر قم توزیع شد اما این معاونت تلاش می‌کند این رقم را امسال افزایش داده و به بیش از ۲۳۰ هزار تن برساند».

شهریورماه 99 هم عضو هیئت رئیسه شورای اسلامی شهر قم در خبری که در سایت این شورا منتشر شده نهضت آسفالت را «برگ زرینی در تدام خدمات به مردم شریف قم» توصیف کرد.

حسن طلایی در این خبر که بخش‌هایی از آن کپی گزارش منتشر شده سه ماه قبل در سایت شهرداری است گفته بود: «ساماندهی معابر شهری یکی از رویکردهای مورد توجه مدیریت شهری در سال ۱۳۹۹ می باشد به همین منظور از ابتدای سال جاری بیش از صد هزار تن آسفالت در سطح معابر اصلی و فرعی مورد استفاده قرار گرفته است؛ سال گذشته ۲۰۷ هزار تن آسفالت در معابر قم توزیع شده است و به دنبال این مهم هستیم تا این رقم را امسال افزایش داده و به بیش از ۲۵۰ هزار تن برسانیم، حجم موجود قطعا پاسخگوی نساز واقعی شهر نیست و به دنبال تامین و پیگیری این روند پیشرفت در زمینه آسفالت معابر شهر مقدس قم هستیم».

کسی منکر آنچه در واقعیت رخ داده، میزان تولید آسفالت در کارخانه‌های شهرداری قم و انجام عملیات اجرای آُسفالت در سطح شهر نیست آنچه اما در معابر و خیابان‌های مهم شهر مشاهده می‌شود، با این آمار و ارقام اصلاح نمی‌شود.

شاید میزان تولید آسفالت به حد کافی نبوده، یا شاید در زمان اجرا با مشکل مواجه شده است، هر چه هست هنوز در خیابان‌های اصلی و فرعی شهر، دست اندازهای نسبتا زیادی (هر چند به نسبت گذشته کمتر) دیده می‌شود، چین خوردگی‌های روکش آسفالت در برخی مناطق مشهود است، ترک خوردگی روکش آسفالت‌ها دیده می‌شوند و این همه نشان می‌دهد نهضت آسفالت که در اوایل این دهه شروع شده بود، در سال پایانی دهه هنوز به طول کامل به اهدافش دست پیدا نکرده است.

این سوالات و مسائل را با ابوالفضل امامی مدیرعامل سازمان توسعه و عمران شهرداری قم در میان گذاشتیم و جواب‌های تخصصی و روشنی هم گرفتیم؛ او که البته انتقادات را تا این حد قبول نداشت اما پاسخ‌های دقیقی داد که مسائل زیادی را روشن می‌کند.

وقتی قیر گران شد

امامی می‌گوید: سال ۱۳۹۹ مبحث کیفیت آسفالت در قالب آیین‌نامه‌ای به سازمان توسعه و عمران شهرداری قم ابلاغ شد زیرا شاهد افزایش روزانه قیمت قیر بودیم و کیفیت پایین آسفالت موجب هدررفت می‌شد ضمن اینکه در گذشته قیر یارانه‌ای یا حتی رایگان توزیع می‌شد و به همین دلیل کیفیت آسفالت هم چندان مورد توجه قرار نمی‌گرفت.

او درباره کیفیت آسفالت به چهار عامل مصالح، قیر، پُخت و توزیع و پخش آن اشاره می‌کند و خاطرنشان می‌کند که اگر هر چهار عامل دارای کیفیت بالایی باشند، در نهایت معابری با آسفالت با کیفیت خواهیم داشت. بر این اساس شهرداری قم کارخانه قدیمی آسفالت خود را بر اساس شرایط زیست محیطی و مسائل بومی به روز کرد و کارخانه مُدرنی هم راه‌اندازی شد.

به گفته امامی، در گذشته مصالح اصلی آسفالت یعنی ماسه از یک جا و نخودی و بادامی از جایی دیگر خریداری می‌شد و همین مسئله کیفیت آسفالت را ناهمگون می‌کرد به همین دلیل تصمیم گرفته شد که سنگ لاشه خریداری شود و با دستگاه سنگ‌شکن جدیدی که تهیه شده، سه نوع محصول ماسه، نخودی و بادامی از یک جنس در اختیار کارخانه آسفالت قم قرار بگیرد، قیر هم از پالایشگاه‌ها و شرکت‌های برند و معتبر همچون پاسارگاد و نفت جِی خریداری می‌شوند به این ترتیب همه این مسائل سبب شده که کیفیت آسفالت با توجه به دستگاه‌های پخت جدید خریداری شده ارتقا پیدا کند.

شاید آسفالت معابر از نظر عامه مردم یک لایه مصالحی باشد که با قیر مخلوط شده و به وسیله دستگاهی مخصوص روی زمین ریخته و صاف می‌شود و سپس غلطک‌ها چند دور روی آن را می‌کوبند، اما این تصور نادرست است چرا که در حقیقت آسفالت معابر شامل لایه زیرین یا آسفالت زیره یا بیندر و آسفالت رویه که توپکا نامیده می‌شود است.

بیندر به نام ۰ – ۲۵ هم معروف است، یعنی ذرات آن از ریزترین حالت ممکن تا ۲۵ میلیمتر متغیر است و توپکا هم شامل ذراتی از ریزترین حالت ممکن تا ۱۹ میلیمتر است.

زمانی که آسفالت بیندر اجرا می‌شود، بلافاصله رویه توپکا اجرایی نمی‌شود و معمولا فاصله زمانی یک تا دو سال برای این کار وجود دارد که یکی از دلایل آن احتمال حفاری‌ شرکت‌های آب، گاز و برق است

در این حالت و هر جایی یکی از این چهار عامل نقص داشته باشند، در کیفیت آسفالت معابر خود را نشان می‌دهد، حتی اگر این نقص در سیستم حمل و نقل باشد که نهایت مدت زمان آن از تحویل تا پخش، ۲۰ دقیقه است.

امامی در این زمینه می‌گوید: شهرداری قم از به روزترین ماشین‌آلات دنیا استفاده کرده و می‌توان گفت ناوگانی کاملا به روز در سطح بین‌المللی توسط شهرداری قم طی چند سال اخیر خریداری شده است؛ سازمان توسعه و عمران شهرداری قم همه تلاش خود را کرده است که همه مراحل و عوامل تولید و پخش آسفالت در سطح شهر با دقت و کیفیت انجام شود.

به گفته مدیرعامل سازمان توسعه و عمران شهرداری قم، آزمایشگاه مکانیک خاک استان هم در همه این موارد ناظر بر کار است و عوامل مختلف همچون مصالح، دما و میزان کوبش خاک برای زیرسازی را زیر نظر دارد، همچنین بازرسی‌های میدانی و سرزده کارشناسان فنی استانی از کارخانه آسفالت شهرداری صورت می‌گیرد ضمن اینکه چندین سال است که کارخانه آسفالت شهرداری قم گواهینامه برتر کنترل کیفی را دریافت می‌کند.

بعد از همه این حرف‌ها از امامی درباره مشکل دست اندازها و پستی و بلندی‌های آسفالت معابر پرسیدیم و او گفت: زیرسازی نامناسب معابر هنگام آسفالت اصلی یکی از مهمترین مشکلات است یا مثلا بعدا حفاری صورت گرفته ولی کوبش لازم بعد از آن صورت نگرفته و آسفالتی که مجددا انجام شده ترک می‌خورد، نشست می‌کند یا پوست سوسماری می‌شود، اینجا آسفالت با کیفیت است ولی زیرسازی یا نشت آب سبب افت کیفی آسفالت معابر شده است؛ در توقف‌گاه‌ها، جاهایی که سرعت‌گیر نصب می‌شود یا میادین که ترمزهای شدید صورت می‌گیرد، تنش ناشی از این امر موجب فتیله شدن روکش آسفالت می‌شود، اینجا هم دلیل اصلی افت کیفیت آسفالت معابر، کیفیت پایین مصالح نیست بلکه این موانع سبب بروز چنین مشکلاتی می‌شود.

او درباره راهکارهایی که برای رفع این مشکلات وجود دارند هم خاطرنشان می‌کند: نوع آسفالت باید بر اساس سرعت عبور و مرور اتومبیل و همچنین حجم ترافیک معابر تعیین شود و این یکی از راهکارهاست.

شاید کلی‌گویی درباره کیفیت آسفالت معابر و توضیح خواستن درباره آن شفاف نباشد، به همین دلیل از امامی خواستیم مثلا در مورد آسفالت حد فاصل آرامستان بهشت معصومه تا پل دستغیب توضیح دهد؛ او هم گفت: در این مسیر شاهد نفوذ آب هستیم و سیستم زهکشی مناسب اجرا نشده همچنین رواناب‌ها هم موجب کاهش کیفیت آسفالت می‌شود بنابراین هر چقدر از مصالح مناسب استفاده شود و کیفیت اجرا هم بالا باشد، باز هم بعد از مدتی شاهد تخریب آسفالت خواهیم بود.

او ادامه می‌دهد: لوله‌های آب‌رسان در کنار این مسیر کار گذاشته شده‌اند ولی احتمالا مسیرهای ورودی به آنها گرفته شده و انتقال آب به لوله‌ها انجام نمی‌شود بلکه آب به زیرسازی آسفالت نفوذ می‌کند؛ در کشورهای پیشرفته فضای سبز در میانه جاده و روی آسفالت اجرا نمی‌شود ولی این کار در کشور ما رایج است و آبیاری مداوم فضای سبز، به تدریج به زیرسازی نفوذ کرده و موجب کاهش کیفیت آسفالت می‌شود بنابراین بر اساس دستورالعمل‌های اخیر، اجرای زهکشی طرفین معابر و خیابان‌های جدید در اولویت قرار گرفته است.

امامی درباره سوال دیگرمان یعنی کیفیت پایین لاین کندرو بلوار عمار یاسر هم گفت: لایه توپکا در باند تندرو بلوار عمار یاسر حدود دو سال قبل اجرایی شده ولی در لاین کندرو همان لایه بیندر ۱۰ سال قبل وجود دارد چرا که هنوز تاسیسات لازم از آنجا عبور نکرده است، تنها یک رینگ فاضلاب در باند چپ آن هم در عمق ۸ متری اجرایی شده ولی سایر خدمات وجود ندارند و با توجه به ترافیک سنگین این مسیر، لایه بیندر ۷ سانتیمتری توان لازم را نداشته، ترک خورده یا بعضی جاها تخریب شده است.

یکی دیگر از مشکلاتی که شهروندان قمی در زمینه آسفالت بسیار با آن روبرو می‌شوند، روکش آسفالت در میادین است؛ امامی در این زمینه می‌گوید: میدان‌ها جایی هستند که اتومبیل‌ها با سرعت در آنجا ترمز می‌کنند، بنابراین جمع شدگی روکش آسفالت مشهود است، در کشورهای پیشرفته برای حل این مشکل از بتن غلطکی یا RCC برای افزایش استقامت زیرسازی استفاده شده است.

او در توضیح این روش عنوان می‌کند: در زیرسازی دو لایه زیراساس وجود دارد و یک لایه اساس که زهکش است و سپس دو لایه آسفالت روی آن انجام می‌شود، RCC به جای یک لایه اساس و یک لایه آسفالت بیندر قرار می‌گیرد و سپس لایه توپکا با دانه‌بندی باز روی آن اجرا می‌شود البته اشکال استفاده از بتُن در زیرسازی، صدای بالایی است که هنگام تردد در سرعت‌های بالا ایجاد می‌شود، در کشورهای اروپایی برای حل این مشکل استقامت زیرسازی را ارتقا داده‌ و یک لایه روکش روی آن اجرا می‌کنند.

از او پرسیدیم آیا تجربه این شیوه در قم وجود دارد که پاسخ مثبت بود؛ «این کار در بلوار مرجعیت اجرایی شد اما چون کانال‌های تاسیسات شهری در قم وجود ندارد، این امر قابلیت اجرا در بسیاری از مناطق را ندارد.

حفارهایی که مدام می‌خواهند شهر را بِکنند!

نکته اساسی همینجاست، یکی از معضلات شهرهای ایران نبود همین کانال‌ها تونل‌هاست؛ کانال‌های تاسیسات شهری، شبکه‌ای از تونل‌های زیرزمینی است که همه شبکه‌های دیگر همچون آب، گاز، برق و ... از همان طریق توسعه می‌یابند و چون دسترسی به آنها از زیر زمین و از طریق دریچه‌هایی است که تعبیبه شده، احتمال حفاری‌های آینده را هم بسیار کم می‌کند اما در شرایطی که چنین معابر زیرزمینی در شهر وجود ندارد، حوادث مختلف و نیاز به نوسازی، تعمیر و توسعه شبکه‌های خدمات شهری، حفاری در نقاط مختلف را اجتناب‌ناپذیر کرده و همین مسئله موجب شده شهرداری قم هم نتواند از راهکارهای مُدرن در زیرسازی آسفالت استفاده کند زیرا حفاری بتن بسیار مشکل است.

امامی می‌گوید: این مسئله از اوایل دهه ۸۰ در قم مطرح و شهرداری خواهان ایجاد کانال‌های تاسیسات شهری حداقل در معابر جدیدالاحداث شد تا بتوانیم از بتن برای زیرسازی استفاده کنیم ولی شرکت‌های حفار هر یک مباحث خود را داشتند و این مسئله مورد قبول واقع نشد و بودجه‌ای هم در نظر گرفته نشد در نهایت شهرداری برای اینکه بتواند خدمات‌رسانی به مردم را سرعت ببخشد، مجبور به ادامه همان روند قبلی شد.

مدیرعامل سازمان توسعه و عمران شهرداری قم اضافه کرد: در فیلم‌هایی که از کشورهای پیشرفته می‌بینیم و مربوط به ۹۰سال پیش است، کانال‌های تاسیسات شهری مشاهده می‌شود ولی این امر هنوز در کشورها محقق نشده و شهری مانند قم فاقد چنین تونل‌هایی است.

آنچه در این گزارش آمد، مروری بود کوتاه بر فراز و نشیب‌های نهضت آسفالت در قم، تلاش‌های فراوانی که در دوره‌های مختلف انجام و منجر به افزایش کیفی آسفالت شده، اما چه زمانی این نهضت به سرانجام می‌رسد و همه اهدافش محقق می‌شوند یعنی به زبان ساده دست اندازهای معابر شهری به حداقل می‌رسند، هنوز مشخص نیست.

سایت تخصصی فیش حج محمد

سایت آگهی فیش حج

اینستاگرام حج محمد

مشاوره رایگان حج و زیارت

کانال تلگرام حج محمد

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

با شخصیت جنجالی نوروز ایرانی بیشتر آشنا شوید

حاجی فیروز را همه با لباس قرمز و چهره سیاهی که دارد می‌شناسند.

به گزارش ایسنا، پیام‌آوران نوروزی با نزدیک‌شدن بهار سر چهارراه‌ها دیده می‌شوند. هر لباس قرمزی که دستشان بیاید می‌پوشند، چهره‌هایشان را سیاه می‌کنند و وقتی چراغ قرمز می‌شود بین ماشین‌ها حرکت می‌کنند و آنقدر بدنشان را با صدای تمبک حرکت می‌دهند تا چیزی دستشان را بگیرد.

حاجی فیروز را همه با لباس قرمز و چهره سیاهی که دارد می‌شناسند. اسمش با فرهنگ ایران پیوند خورده است و هر بار با نزدیک‌شدن به سال نو موضوع رسانه‌ها قرار می‌گیرد؛ از انتقاد نسبت به چهره جدیدش که بیشتر تکدی‌گری می‌کند تا سوءبرداشت نژادی از چهره سیاهش؛ با این حال همه آن را به عنوان پیام‌آور نوروز می‌شناسند.

عمو نوروز و حاجی فیروز دو تن از پیام‌آوران نوروزی هستند که از زمان باستان به شهر‌ها و روستا‌ها می‌رفتند و نوید نوروز می‌دادند، اشعار شاد می‌خواندند و حتی نمایش‌های خیابانی و میدانی اجرا می‌کردند.

طبق نوشته جواد انصافی در کتاب «نوید بهار»، «عمو نوروز لباسی گلدار و شاد در زیر و ردایی بلند روی آن می‌پوشید، شالی به کمر می‌بست و کلاهی نسبتا بلند به سر می‌گذاشت. پیروز هم شلوار و پیراهن بلند قرمز که تا زانو می‌آمد، می‌پوشید و گاهی اوقات کلاه شیپوری بلند یا مخروطی یا منگوله‌ای سر می‌کرد و کلمات را وارونه به زبان می‌آورد و چهره‌اش را سیاه می‌کرد.»

درباره خاستگاه حاجی فیروز هم اظهارنظر‌های متفاوتی وجود دارد. با این حال تصویر حاجی فیروز به سر چهارراه خلاصه شده است و آن‌ها که با آیین ایران پیوند خورده‌اند جایی در رسانه ملی یا برنامه‌های فرهنگی و هنری شهرداری ندارند؛ تا جایی که حتی محمدرضا جوادی یگانه - معاون شهردار تهران در امور اجتماعی و فرهنگی - اخیرا در توئیتی نوشت: «حاجی فیروز ریشه‌های اساطیری هم دارد، اما سوءبرداشت نژادی از چهره سیاه او را نمی‌توان انکار کرد. ضمن دعوت از اهالی علم و هنر برای پژوهش و گفتگو برای روشن‌تر شدن ابعاد موضوع، شهرداری تهران از این پس و تا آن زمان، در برنامه‌هایش از حاجی فیروز با صورت سیاه استفاده نمی‌کند.»

توئیت این مسئول واکنش‌های بسیاری به همراه داشت و این واکنش‌ها ادامه‌دار است. به اعتقاد محمد بقایی ماکان، ادیب و استاد ادبیات فارسی «موضوع آیین‌های پیشینی نوروز که یکی از آن‌ها حاجی فیروز است به فرهنگ عامیانه یا ادبیات فولکلوریک مربوط می‌شود و نباید به آن سطحی نگاه کرد.»

حتی اشعاری که حاجی فیروز به زبان می‌آورد هم ممکن است شائبه‌هایی ایجاد کند: «ارباب خودم سلام و علیکم / ارباب خودم سرتو بالا کن/ ارباب خودم منو نیگاه کن / ارباب خودم لطفی به ما کن»، این ابیات، بخشی از شعر‌هایی است که حاجی فیروز در شهر‌های مختلف می‌خواند و آن را با حرکات نمایشی همراه می‌کند. البته حاجی فیروز‌ها در برخی از شهر‌های دیگر ایران از این ابیات هم استفاده می‌کنند: «آقای خودم سلام و علیکم / آقای خودم سرتو بالا کن / آقای خودم چشماتو باز کن / نوروز اومده اخم‌هاتو باز کن».

 

اما چرا حاجی فیروز هر مصرع را با دو عبارت «ارباب» و «آقا» شروع می‌کند؟ بقایی ماکان در این‌باره به ایسنا می‌گوید: «اکثر مردم نگاه سطحی به ادبیات عامیانه دارند و به عمق آن بی‌توجهند. یکی از این موارد اشعار مربوط به حاجی فیروزهاست که پیش از نوروز تقریبا در تمامی شهر‌های ایران و به وسیله افرادی که لباس قرمز می‌پوشند و صورتشان را سیاه می‌کنند در کوی و برزن خوانده می‌شود. ریشه این اشعار به تاریخ کهن برمی‌گردد؛ زمانی که ایرانیان به بخش عظیمی از جهان حکمرانی داشتند، به عبارتی محدوده ایران چیزی حدود ۱۲ میلیون کیلومتر مربع بوده و از پشت دیوار چین گرفته تا آفریقا، روسیه کنونی و دریای اژه تا مرز اروپا را شامل می‌شده است. طبیعتا آفریقا هم بخشی از این سرزمین عظیم محسوب می‌شده و حاکمان آن زمان برخلاف یونانیان و اقوام دیگر که به سرزمینی دست پیدا می‌کردند و مردم را به بردگی می‌گرفتند، ایرانیان، مردم سرزمین‌های فتح‌شده را به عنوان خدمتکار استخدام می‌کردند و در شرایط نامساعد قرار نمی‌دادند. در گذشته، خدمتکاران اغلب عرب یا آفریقایی و سیاه‌چرده بودند و در منازل اعیان، اشراف و دربار خدمت می‌کردند و برای آنکه خوش‌نماتر جلوه کنند لباس قرمز می‌پوشیدند. آنان به تدریج زبان فارسی را یاد می‌گرفتند و نمی‌توانستند الفاظ فارسی را به درستی به کار ببرند به همین دلیل هنگام صحبت‌کردن موجب خنده و انبساط خاطر مدعوین می‌شدند. رفته رفته که برخی از آنان شهرت پیدا می‌کنند، تصمیم می‌گیرند به شیرین‌زبانی و جذابیتی که در کارشان وجود دارد جنبه عمومی دهند و از محدوده ضیافت‌های درباری خارج و وارد حوزه‌های عمومی و مجالس مردم شوند بنابراین کم‌کم مورد توجه جامعه و توده مردم قرار می‌گیرند و، چون اکثر این افراد از کشور‌های عربی می‌آمدند حاجی خوانده می‌شدند. حاجی در اینجا نه به معنای کسی که مناسک حج را به جا آورده بلکه به معنای عربی است.»

ایرانیان پیش از ورود اعراب جشن‌های متعددی داشتند. این استاد ادبیات فارسی هم به همین موضوع اشاره می‌کند: «جشن‌های متعدد ایرانی هر ماه برگزار می‌شد و حاجی فیروز‌ها هم در این جشن‌ها حاضر می‌شدند و، چون نمی‌توانستند کلمات فارسی را به درستی بیان کنند موجب خنده مردم می‌شدند. رفته رفته این امر به شکل سنت درآمد و افرادی که این کار را انجام می‌دادند وقتی مورد توجه مردم قرار گرفتند آن را به صورت حرفه قرار دادند. بعد از ورود اعراب به ایران، برخی آیین‌ها به تدریج از بین می‌روند و فقط نوروز باقی می‌ماند و افرادی که این کار را انجام می‌دادند برای آنکه ظاهر گذشتگان باستان را حفظ کنند صورت خود را مثل آفریقایی‌ها یا اعراب، سیاه و سعی می‌کردند کلمات را درست ادا نکنند یا به صورت شکسته و خنده‌آور بگویند چنان که «ارباب» را «ابراب» و «سلام» را «سامبلی» تلفظ می‌کنند که هر کدام از این موارد موضوعات ریشه‌داری محسوب می‌شوند. استفاده زیاد از عنوان ارباب در اشعار حاجی فیروز هم به این دلیل است که افراد این اشعار را برای ارباب خود می‌خواندند و این موضوع ریشه عمیقی دارد و بیانگر اقتدار ایرانیانی است که وقتی سرزمین دیگری را فتح می‌کردند از مردم آنجا به عنوان اسیر یا برده استفاده نمی‌کردند.»

او تاکید می‌کند: «نباید به فولکلور سطحی نگاه کرد، زیرا بسیاری از ظرایفی که در فرهنگ رسمی نمی‌توان پیدا کرد در فرهنگ عامه دیده می‌شوند. برای مثال توده مردمی که حوالی دشت ارژن زندگی می‌کنند بر این باورند که حضرت علی (ع) و رستم در این دشت کشتی گرفته‌اند و امام علی، رستم را چنان به زمین کوفته که آه از نهادش برآمده است. این موضوع به ظاهر خنده‌آور است و برای اهل علم که می‌خواهند به صورت خردورزانه به آن نگاه کنند قابل قبول نیست، اما با نگاه روان‌شناختی به آن می‌توان نتیجه گرفت کسانی که این حکایت را ساختند خواستند بگویند همیشه نیروی ایمان بر نیروی جسمانی غلبه می‌کند؛ گرچه ممکن است این موضوع به نظر عوام، سطحی بیاید. بسیاری از متل‌ها، مثل‌ها، افسانه‌ها و حکایات ریشه‌های عمیقی دارند و نباید به آن‌ها سطحی نگاه کرد. حاجی فیروز هم یکی از آنهاست، اما متاسفانه در دهه‌های اخیر به بایگانی فرهنگ ملی سپرده شده و کمترین نشانی از آن وجود دارد؛ به همین دلیل هم نسل امروز از آن بی‌اطلاع است، چون این قضایا برای آنان تجزیه و تحلیل نمی‌شود و حتی می‌بینیم که آیینی مثل چهارشنبه‌سوری هم تحریف می‌شود. مدیریت کلان فرهنگی باید از این بابت در شیوه و روش خود تجدید نظر کند.»

به گفته بقایی ماکان، حاجی فیروز‌ها معمولا از اواسط اسفندماه پیدا می‌شدند گرچه این روز‌ها همه چیز تغییر کرده است. از بین همه مراسم شادی مثل «آتش‌افروز»، «کوسه‌برنشین» و «میرِ نوروزی» که پیش از نوروز برگزار می‌شد، فقط حاجی فیروز تا سیزده‌به‌در دوام می‌آورد تا روز سیزدهم نوروز در کنار مردمی که در دشت و صحرا بساط پهن می‌کردند حضور داشته باشد و حال و هوای خاصی به سیزده‌به‌درِ مردم بدهد.

 

سایت تخصصی فیش حج محمد

سایت آگهی فیش حج

اینستاگرام حج محمد

مشاوره رایگان حج و زیارت

کانال تلگرام حج محمد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

۸ شاهکار ادبیات داستانی ضد جنگ

در ادبیات، آن دسته از آثاری که علیه جنگ (به هر نوعی از آن) نوشته می‌شوند را در زمره‌ی ادبیات ضد جنگ قرار می‌دهند. بسیاری از شاهکار‌های ادبیات جهان، زیرمجموعه ادبیات ضد جنگ بوده‌اند

شاید جنگ برای صاحبان قدرت و نظام‌های سیاسی، ابزاری برای رسیدن به اهدافشان باشد، اما تقریبا اکثر هنرمندان و به خصوص نویسندگان، همواره سرسخت‌ترین مخالفان جنگ بوده‌اند. آنان جنگ را بلای بشر می‌دانند؛ چیزی منحوس که نه تنها آزادی، بلکه مفهوم زندگی و معنای انسان را به قهقرا می‌برد. در طول تاریخ و مخصوصا در دوره معاصر، نویسندگان بسیاری قلم‌فرسایی کرده‌اند و آثاری خلق کرده‌اند که روی حقیقتی جنگ را به مردم نشان بدهند.

بسیاری از این نویسندگان کسانی بوده‌اند که خودشان در جبهه‌های جنگ بوده‌اند و مرز باریک بین مرگ و زندگی را با چشمان خود دیده‌اند. ارنست همینگوی در جبهه‌های اسپانیا جنگید، اما پس از آن، به یکی شناخته شده‌ترین مخالفان جنگ بدل شد. در ادبیات، آن دسته از آثاری که علیه جنگ (به هر نوعی از آن) نوشته می‌شوند را در زمره‌ی ادبیات ضد جنگ قرار می‌دهند. بسیاری از شاهکار‌های ادبیات جهان، زیرمجموعه ادبیات ضد جنگ بوده‌اند. از رمان نویسان تا شاعران و نمایش نامه نویسان. در این مطلب ۸ شاهکار از ادبیات داستانی ضد جنگ را به طور اجمالی معرفی خواهیم کرد.

سلاخ‌ خانه شماره پنج / کورت ونه گات

داستان این اثر به بمباران جنجال برانگیز شهر درسدن آلمان، و شخصیتی به نام بیلی پیلگریم می‌پردازد که سفرهایش در زمان، بازتاب دهنده‌ی سفر اسطوره وار همه‌ی ما در طول زندگی برای یافتن معنی و مفهوم است. کتاب سلاخ خانه شماره پنج به شکلی فوق العاده جذاب و بدیع به ترس‌ها و تجربیات جنگ جهانی دوم می‌پردازد و به عنوان تأثیرگذارترین و محبوب‌ترین اثر کورت ونه گات شناخته می‌شود.

جنگ و صلح / لئو تولستوی

این رمان به شکل کلی به ماجرای یورش ناپلئون به روسیه در سال ۱۸۱۲ می‌پردازد و ماجرای سه تن از شناخته شده‌ترین شخصیت‌های دنیای ادبیات را پی می‌گیرد: پیپر بزوخوف، فرزند نامشروع یک گنت که در حال نبردی برای به دست آوردن ارث و میراث است و آرزوی رسیدن به آرامش روحی و معنوی را دارد؛ شاهزاده آندری بالکونسکی، که خانواده اش را ترک می‌کند تا در نبرد علیه ناپلئون شرکت داشته باشد؛ و ناتاشا روستوف، دختر زیبا و جوان مردی نجیب زاده که هم پیپر و هم آندری را شیفته‌ی خود کرده است.

جنگ چهره‌ی زنانه ندارد / سوتلانا الکسیویچ

کتاب جنگ چهره‌ی زنانه ندارد، اعتراف، سند و یادداشتی است بر خاطرات و تجارب افرادی زخم دیده در جنگ. بیش از ۳۰۰ زن در کتاب جنگ، چهره‌ی زنانه ندارد حرف‌هایی برای گفتن دارند و توضیح می‌دهند که چگونه دختران جوان در آرزوی عروس شدن، به جبهه‌ی جنگ رفته و به سربازان خط مقدم در سال ۱۹۴۱ تبدیل شدند. بیش از پانصدهزار زن در شوروی، دوشادوش مردان در فاجعه‌ی بزرگ جنگ جهانی دوم شرکت داشتند و نه تنها افراد زخمی و مجروح را نجات داده و مداوا می‌کردند، بلکه به تک تیراندازی، منفجر کردن پل ها، شناسایی مواضع دشمن و جنگ رودررو نیز مشغول بوده اند.

سفر به انتهای شب / لویی فردینان سلین

این کتاب، سفر‌های ضد قهرمان داستان، خرده بورژوایی به نام باردامو، را از خرابه‌های به جا مانده از جنگ جهانی اول به جنگلی در آفریقا، نیویورک و دیترویت را روایت می‌کند و سرانجام زندگی این شخص را به عنوان دکتری شکست خورده در پاریس به تصویر می‌کشد. سفر به انتهای شب، مخاطبین را وارد دنیایی بی رحم و شوکه کننده می‌کند و پایان عجیب و پیش بینی ناپذیر آن تا مدت‌ها در ذهن خوانندگان این اثر باقی خواهد ماند.

زنگ‌ها برای که به صدا در می‌آیند / ارنست همینگوی

کتاب، از وفاداری، شجاعت، عشق، شکست و مرگ تراژیک یک آرمان سخن گفته و داستان مردی جوان و آمریکایی به نام رابرت جردن را روایت می‌کند که در نیرو‌های شبه نظامی بین المللی (ادغام شده با یک واحد چریک ضدفاشیسم) واقع در کوه‌های اسپانیا مشغول به خدمت است. همینگوی در تصویرسازی عشق جردن به دختری زیبا به نام ماریا، تشریح درخشان آخرین لحظات مقاومت شخصیتی به نام ال سوردو و تعبیر هجوآمیز از زنی انقلابی، به موفقیتی بزرگ دست یافته و اثری کم نظیر و جذاب خلق کرده است.

شوایک / یارسلاو هاشک

شوایک که مردی خوش قلب و حراف است، با شروع جنگ جهانی اول به وفادارترین سرباز اهل چک در ارتش اتریش تبدیل می‌شود. اگر چه تلاش‌های نصفه و نیمه‌ی او برای رسیدن به خط مقدم، فقط برای این هستند که او را از خطرات جنگ دورتر کنند. او که بیشتر وقتش را صرف خوشگذرانی می‌کند، تمام زیرکی و استعداد بهانه تراشی خود را به کار می‌بندد تا از شر اصرار‌های اطرافیانش برای رفتن به نبرد خلاصی یابد.

 وداع با اسلحه / ارنست همینگوی

رمان وداع با اسلحه، داستان رابطه‌ی عاشقانه‌ی مهاجری آمریکایی به نام هنری و کاترین بارکلی است و در پشت پرده‌ی آن، ماجرا‌هایی از جنگ جهانی اول، سربازانی بدگمان و ناامید و آوارگی مردم بی گناه نیز به چشم می‌خورد. انتشار رمان وداع با اسلحه، جایگاه همینگوی را به عنوان یک نویسنده‌ی مدرن آمریکایی در دنیای ادبیات تثبیت کرد.

در غرب خبری نیست / اریش ماریا رمارک

ریش ماریا رمارک در کتاب «در غرب خبری نیست» با نگاهی خشک و واقع بینانه به کوچکترین لحظات وحشت و بیدادگری، پلیدی و فرومایگی وحشیگری و رقت و ترس و بزرگ منشی، سرگذشت گروهی از سربازان جوان و سرگردان آلمانی را می‌نویسد که در پیچ و خم گرداب آخرین روز‌های جنگ اول جهانی نومیدانه جنگیدند و رنج کشیدند کتاب در غرب خبری نیست نه اتهام است، نه اعتراف و نه به هیچ وجه ماجرایی قهرمانی، زیرا مرگ برای کسانی که با آن دست به گریبان اند، ماجرا به شمار نمی‌آید. 

سایت تخصصی فیش حج محمد

سایت آگهی فیش حج

اینستاگرام حج محمد

مشاوره رایگان حج و زیارت

کانال تلگرام حج محمد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

گریه غریبانه استاد شفیعی کدکنی

انتشار تصویری جالب از استاد شفیعی کدکنی، خبرساز شد.

به گزارش تازه‌نیوز، انتشار تصویری جالب از تنهایی و غم استاد محمدرضا شفیعی کدکنی، استاد محبوب ادبیات دانشگاه تهران، باعث واکنش کاربران شبکه‌های اجتماعی شد. تصویری که ظاهرا استاد را بر سر مزار مادر نشان می‌دهد.

سایت تخصصی فیش حج محمد

سایت آگهی فیش حج

اینستاگرام حج محمد

مشاوره رایگان حج و زیارت

کانال تلگرام حج محمد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

مهراب قاسم‌خانی: آزاده نمرد، کشته شد!

مهراب قاسم‌خانی نویسنده سینما و تلویزیون با انتشار متنی درباره درگذشت تلخ و ناگهانی آزاده نامداری نوشت: «دختری بود که رسانه متولدش کرد، بزرگش کرد، بهش شکل داد، بی رحمانه طردش کرد و کشتش.»

به گزارش تازه‌نیوز، در پی درگذشت آزاد نامداری، مجری سابق تلویزیون، مهراب قاسم‌خانی، با انتشار پستی در صفحه شخصی اینستاگرامش درباره بی مهری‌هایی که به این مجری جوان شد نوشت:

«این مدت دوستان زیادی رو از دست دادم اما رفتن هیچ کدومشون به اندازه مرگ آزاده منو نسوزوند، نمی‌دانم بیشتر غمگینم برای جوانیش و فرصت‌های دوباره‌ای که می‌تووست توی زندگیش داشته باشه یا فشاری که داشت توی این سال‌ها تحمل می‌کرد و حسرت‌هایی که روی دل شکسته‌اش موند.

به خاطر تصور حال خانواده‌ایه که دختر و همسر و مادرشون رو از دست دادن یا فکر کردن به این که مجازات و تنبیهی که داشت تحمل می‌کرد، چه قدر سنگین‌تر از اشتباهاتی بود که مرتکب شد.

یا به خاطر از دست دادن یه دوست مهربون و با معرفت و مودب و غمگین که آرزوی بخشیده شدن و انجام دوباره کاری که عاشقش بود رو به گور برد.

ولی چیزی که می‌دونم این است که، آزاده یکی بود مثل خیلی از ما، با این تفاوت که پرده از رازها و اشتباهات و تناقضی که توی زندگیش داشت برداشته شد و تاوان سنگینی هم براش پرداخت.

پرده‌ای که شاید اگه روی زندگی و افکار خیلی از ما برداشته بشه، تصویری صد برابر گناه کارتر از آزاده آزمون دیده می‌شود.

آزاده شاید فقط از ما بدشانس‌تر بود.

آزاده نمرد کشته شد. دختری بود که رسانه متولدش کرد، بزرگش کرد، بهش شکل داد، بی رحمانه طردش کرد و کشتش. مثل داستان یک فیلم خیلی غم‌انگیز.

پ. ن: از دیشب تا حالا مسیجای چندروز پیشمون رو صدبار بالا و پایین کردم، ولی هیچ چیزی از مرگ تو جمله امیدوارم سال جدید برای من سال کار باشه، پیدا نمی‌کنم.»

 

سایت تخصصی فیش حج محمد

سایت آگهی فیش حج

اینستاگرام حج محمد

مشاوره رایگان حج و زیارت

کانال تلگرام حج محمد

دریافت

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

کتاب بیگانه _ نقد و بررسی کتاب بیگانه کامو

کتاب بیگانه یکی از شاخص‌ترین آثار آلبر کامو است.

این کتاب که با نام اصلی L ETRANGER در سال 1940 نوشتنش به پایان رسید و در سال 1942 به چاپ رسید توانست نظرات موافق بسیاری را به سمت خود جلب کند. در این کتاب با یک مفهوم بزرگ رو به رو هستیم و آن هم پوچی است، پوچی زندگی، در سراسر این کتاب البرکامو به مفهوم پوچی به بهترین شکل ممکن می‌پردازد.

آلبر کامو به خوبی در کتاب بیگانه توانسته است پوچی را بنویسید، کامو در این کتاب به هیچ عنوان نخواسته است که ما پوچی را بپذیریم یا به هر نحوی نخواسته است که پوچی که از آن سخن می‌گوید را به زور به ما بقبولاند، آلبرکامو فقط در رمان بیگانه از پوچی نوشته است.  در این کتاب ما با یک راوی رو به رو هستیم، راوی که از پوچ بودن زندگی صحبت می‌کند. روایت درست و بدون اجبار در کتاب بیکانه کامو باعث شده است که خواننده به خوبی بتواند با این اثر ارتباط برقرار کند.

کتاب بیگانه کامو را نشر ماهی در 128 صفحه و در سال 1388 به چاپ رسانده است. نثر روان کتاب و همچنین ترجمه مناسب کتاب بیگانه کامو باعث شده است که هر خواننده بتواند به نحوی از این کتاب لذت ببرد.

آلبر کامو در خانواده‌ای فقیر به دنیا آمد، کامو در 4 سالگی پدرش که در جنگ جهانی اول شرکت کرده بوده است را از دست می‌دهد. تمامی آثار آلبرکامو رگه‌هایی از پوچی دارد. آلبر کامو به دلیل نوشتن کتاب‌هایی در رابطه با دغدغه‌های اصلی زندگی، در 45 سالگی توانست جایزه نوبل را دریافت کند. اما آلبر کامو دقیقا 3 سال بعد به دلیل تصادف جان خود را از دست داد.

از همان ابتدای شروع کتاب مشخص است که با رمانی فلسفی و پوچ گرایانه رو به رو هستیم. در همان شروع کتاب آلبر کامو حرف نهایی خود را بیان کرده است. با خواندن همان چند جمله اولیه کتاب خواننده به خوبی با مفهوم کتاب و شخصیت کتاب آشنا می‌شود و به نوعی درگیری اولیه بین کتاب و خواننده رخ می‌دهد.

ما در این کتاب آلبرکامو با یک راوی رو به رو هستیم راوی که روزی خبر فوت مادرش را می‌شنود و برای مراسم تدفین مادرش باید به مراسم خاکسپاری برود. نام شخصیت اصلی داستان که روایت از زبان او بیان می‌شود مورسو است. خواننده زمانی با شک دومین در این کتاب رو به رو می‌شود که مورسو حتی حاضر نیست برای آخرین بار چهره مادر خودش را ببیند. اون به جای بازکردن تابوت و دیدن جسد بی جان مادرش ترجیح می‌دهد که سیگار بکشد و قهوه بنوشد.

مورسو در حالی در این دنیا هست که انگار این دنیا و موارد و قوانین آن را نمی‌شناسد. مورسو یک روز پس از فوت مادرش زندگی عادی خود را در پیش می‌گیرد و به هیچ عنوان ناراحتی و غم از دست دادن کسی را ندارد.

مورسو شاید خودش را به دلیل آن که می‌داند مرگ برای همه به سر می‌رسد ناراحت نمی‌کند. هیچ چیزی در سراسر کتاب بیگانه آلبرکامو نمی‌تواند مورسو را هیجان زده کند. مورسو درست است که زندگی می‌کند و زنده است اما هیچ خواستی و هیچ هیجانی برای زندگی کردن ندارد. ازدواج کردن  و نکردن برای مورسو هر دو به یک اندازه بی اهمیت است، این موضوع را خواننده زمانی در این کتاب می‌فهمد که مورسو به جواب ماری بله می‌گوید.  در ادامه جمله‌ای از کتاب بیگانه البر کامو را می‌خوانید. 

"وقتی رفتم بیرون، آفتاب سر زده بود. بالای تپه‌هایی که بین مارنگو و دریا فاصله انداخته بودند آسمان به سرخی می‌زد. بادی هم که از طرف تپه‌ها می‌آمد با خودش بوی نمک می‌آورد. پیدا بود روزِ پیش رو یک روز آفتابی است. مدت‌ها بود که ییلاق نیامده بودم و حس می‌کردم که اگر به خاطر مامان نبود چه‌قدر الان می‌توانستم از پیاده‌روی لذت ببرم"

آلبر کامو نویسنده کتاب بیگانه

البر کامو در سال 1913 در الجزایر به دنیا آمد، پدر کامو زندگی سختی داشت و به کشاورزی مشغول بود. پدر البرکامو در جنگ جهانی اول کشته شد، این اتفاق زمانی افتاد که البر کامو 4 سال داشت. در جایی آلبر کامو خودش در رابطه با زندگی فقیرانه‌اش گفته است که آفتاب به من آموخت که تاریخ همه چیز نیست.

آلبر کامو در سال 1957 به دلیل نوشتن آثاری که به خوبی توانسته بود مشکلات بشری را بیان کند،  جایزه نوبل دریافت کرد. کامو  پس از رودیارد کیپلینگ به عنوان جوان‌تری فردی است که توانسته است جایزه نوبل را دریافت کند.

آلبر کامو درست 3 سال بعد از دریافت جایزه نوبل بر اثر تصادف مرد.  زمانی که کامو فوت کرد در حال نوشتن کتابی با نام آدم اول بود. در رابطه با این کتاب گفته شده است که کامو تمام قراردادهای خود را لغو کرده است تا بتواند نوشتن این کتاب را به سرانجام برساند. پس از فوت کامو همسر و دو فرزند او اقدام به گرفتن حق چاپ آثار کامو را گرفتند و کتاب‌‌های او را به چاپ رسانند.

کامو 3 اثر شاهکار در رابطه با پوچی دارد که خواندن هر سه آثار به دوستاران این نویسنده پیشنهاد می‌شود. در تمام آثار آلبر کامو به خوبی می‌توانید اثر رگه‌هایی از پوچی را پیدا کنید.

خواندن کتاب بیگانه آلبر کامو

خواندن کتاب بیگانه آلبر کامو شاید به دلیل نوع نگاه خاصی که در سراسر کتاب وجود دارد و همچنین رفتار و برخوردهایی که مورسو شخصیت اصلی کتاب در تمامی قسمت‌های کتاب دارد یکی از عجیب‌ترین کتاب‌هایی خواهد شد که تا کنون خوانده‌اید. کامو به خوبی توانسته است در این کتاب آن احساس و منظوری را که می‌خواسته است به خواننده بده را نشان بدهد. پس از خواندن کتاب بیگانه آلبرکامو چرایی‌های زیادی برایتان به وجود خواهد آمد.

آنچه در مقاله معرفی کتاب بیگانه کامو خواندید

کتاب بیگانه آلبر کامو یکی از شاهکارهای این نویسنده است. در این کتاب به مانند دیگر آثار کامو با یک مفهوم رو به رو هستیم و آن هم پوچی زندگی است.  کتاب بیگانه آلبر کامو را نشر ماهی در سال 1388 و در 128 صفحه به چاپ رسانده است. خواندن کتاب بیگانه آلبر کامو با مترجمی خشایار دیهیمی به دلیل نثر روان و همچنین قلم شیوای این مترجم یکی از لذت‌ بخش‌ترین احساس‌ها خواهد بود.

سایت تخصصی فیش حج محمد

سایت آگهی فیش حج

اینستاگرام حج محمد

مشاوره رایگان حج و زیارت

کانال تلگرام حج محمد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

آرزوهای جهانی بهروز غریب‌پور در افتتاحیه نمایش «جنگ و صلح»

تهران- ایرنا- بهروز غریب‌پور در اولین روز از به صحنه رفتن تئاتر موزیکال «جنگ و صلح» که اجرای آن به دلیل اعلام ستاد ملی مقابله با کرونا در شهرهای وضعیت نارنجی متوقف شده، از آرزوهای جهانی خود برای اثر بخشی یک اثر نمایشی در رسیدن به دنیایی سرشار صلح و عشق سخن گفت. 

به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا به نقل از روابط عمومی مجموعه تئاتر شهر، آیین افتتاحیه تئاتر موزیکال جنگ و صلح به نویسندگی و کارگردانی میثم یوسفی هشتم فروردین ماه در تالار چهارسو مجموعه تئاتر شهر با حضور بهروز غریب پور و تعدادی دیگر از هنرمندان برگزار شد.

این در حالی است که اجرای عمومی نمایش یاد شده مانند تمامی آثار نمایشی دیگر که از روز هشتم فروردین ماه اولین اجرای عمومی سال ۱۴۰۰ را به صحنه برده بودند، به دلیل اعلام ستاد ملی مقابله با کرونا پس از اولین اجرا فعلا متوقف شده است. 

بهروز غریب‌پور بعد از امضای نمادین پوستر تئاترموزیکال جنگ و صلح گفت: من مدت ها بود که تئاتر ندیده بودم. به هر حال در این ماه های سخت خیلی ها از دیدن تئاتر محروم شدند اما امروز دیدن تئاتر جنگ و صلح برایم بسیار لذت بخش بود. 

وی افزود: کاری که همه شما عزیزان انجام دادید پیامی داشت که نه تنها برای مردم کشورمان که برای همه جهانیان مهم است. اینکه چطور می توان با پیوند یکدیگر یک ارکستر هماهنگ بشری درست کنیم که سرشار از عشق باشد. 

میثم یوسفی نویسنده، طراح و کارگردان تئاتر موزیکال جنگ و صلح نیز در این مراسم با قدردانی از حضور هنرمندانی چون علی پاکدست، مریم اقبالی و شیرین یزدان بخش در اجرای افتتاحیه این اثر نمایشی موزیکال گفت: گرچه مراسم افتتاحیه نمایش ما به دلیل اعلام ستاد ملی مقابله با کرونا برای تعطیلی تالارهای تئاتر و سالن های سینما یک اختتامیه موقت به حساب می آید، اما بسیار خوشحالم که امشب بعد از زحمت ها و تلاش هایی که در جهت تولید و اجرای این نمایش داشتم می توانیم شاهد اجرای عمومی اثری باشیم که با حمایت بسیاری از دوستان و همراهانم در شهر یزد تولید و پس از ارائه به جشنواره تئاتر عروسکی تهران – مبارک به تالار چهارسو مجموعه تئاتر شهر راه یافت. 

این بازیگرو کارگردان در پایان صحبت‌های خود ابراز امیدواری کرد که طی روزهای آینده با موافقت ستاد ملی مقابله با کرونا و بهبود وضعیت نارنجی شهرتهران ، هرچه زودتر شاهد بازگشایی تالارهای اجرای نمایش با رعایت تمام شیوه نامه های بهداشتی باشیم.

سایت تخصصی فیش حج محمد

سایت آگهی فیش حج

اینستاگرام حج محمد

مشاوره رایگان حج و زیارت

کانال تلگرام حج محمد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰